مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره تدریس اصول و فنون مذاکره سخنران اصول و فنون مذاکره آموزش اصول و فنون مذاکره دوره اصول و فنون مذاکره کلاس اصول و فنون مذاکره کتاب اصول و فنون مذاکره جزوه اصول و فنون مذاکره فیلم اصول و فنون مذاکره پادکست اصول و فنون مذاکره فایل صوتی اصول و فنون مذاکره

مدیریت ارتباط با مشتری



بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات ارائه شده از درگاه پرداخت اینترنتی (مطالعه‌ی شرکت تجارت الکترونیک پارسان)

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر  بر کیفیت خدمات ارائه شده از درگاه پرداخت اینترنتی به انجام رسیده است.
روش: پژوهش از نوع کاربردی و پیمایشی می­باشد که در استان تهران صورت پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق مراجعین به وب سایت و درگاه پرداخت اینترنتی شرکت تجارت الکترونیک پارسیان می­باشد. حجم نمونه 400 نفر برآورد شده و برای نمونه­گیری از روش طبقاتی متناسب با حجم استفاده شده است. ابزار جمع­آوری اطلاعات، پرسشنامه می­باشد که اعتبار محتوایی، آن با تکنیک CVR رقم 99 % محاسبه شده و اعتباری صوری آن با توزیع 50 نمونه از پرسشنامه بین آزمودنی­ها و حذف گویه­های مبهم و نامفهوم از دیدگاه آزمودنی­ها حاصل شد. برای اطمینان از پایایی، آلفای کرونباخ برای متغیرهای قابلیت اعتماد، امنیت و حریم شخصی، قابلیت دستیابی و پاسخ دهی و انجام کار، به ترتیب برابر با 0.772 ، 0.702، 0.826 و 0.822 محاسبه گردید. کلیه اطلاعات در نرم افزار آماری SPSS و آزمون رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج: نتایج تحلیلی پژوهش بیانگر تاثیر مثبت متغیرهای قابلیت اعتماد(05/0≤ P)، امنیت(05/0≤ P)، قابلیت دسترسی(05/0≤ P) و پاسخ دهی(05/0≤ P) بر کیفیت خدمات شرکت تجارت الکترونیک پارسیان می­باشد.
محدودیت­ها: عدم وقوف به اهمیت و فواید تحقیق ازسوی پاسخگویان و عدم کنترل متغیرهای مداخله گر مانند سرعت اینترنت.
کاربردها: پیشنهاد ارائه تدابیری عملی و الکترونیکی برای بهبود وضعیت موجود وب سایت­ها و درگاه­های پرداخت اینترنتی در ایران.
واژه­ های کلیدی: کیفیت خدمات،  قابلیت اعتماد، قابلیت دسترسی، امنیت، پاسخ دهی و انجام کار


9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مشاور مدیریت بازاریابی و فروش 

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104




مقدمه:
تجارت الکترونیک به شیوه امروزی در دهه 60 میلادی و بر مبنای مبادله الکترونیک داده های EDI ، یعنی تبادل الکترونیک اسناد استاندارد شده از یک رایانه به رایانه دیگر، شکل گرفت و کم کم در تمامی فرآیندهای تجاری سازمانها نفوذ کرد و به مرور زمان با ارتقای کارایی این فرآیند ها، بعنوان یکی از بخش های لاینفک تجارت درآمد. امروزه به کارگیری اینترنت به صورت تجارت الکترونیکی و وب سایت به عنوان یک زیر ساخت، مزایای ملموس و ناملموس مختلفی دارد که استفاده از آن بدون بررسی های مو شکافانه باعث میشود سازمانها بجای بهره گیری از مزایایش، درگیر مشکلات و زیان های ناشی از استفاده نادرست از آن شوند. لذا تحت شرایط پر چالش اقتصادی حاضر، مدیران باید منابع کمیاب خود را بصورت کارا در راستای الکترونیکی کردن تجارت خود مصرف کنند تا به رابطه ای پایدار با مشتریان دست یابند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۳
مدرس فروش مدرس بازاریابی




تقسیم بندی مشتریان بانک کشاورزی با سیستم الکترونیکی(نمونه مورد بررسی بانک کشاورزی خضری و دشت بیاض)


با پیشرفت تکنولوژی و فضای مکانیزه شدن فعالیتها که بر زندگی حاکم هستند، انجام حتی آسانترین کارها برای انسان بدون استفاده از فضای تکنولوژی غیرممکن است. فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی پیشرفت زیادی کرده است و تحولات شگرفی در همه ابعاد اقتصادی و ازآن جمله ساختار و عملکرد بازارهای پولی و مالی ایجاد شده است. ظهور پدیده‌هایی چون تجارت مجازی و بانکداری مجازی از نتایج عمده این تغییرات گسترده در عرصه بانکداری و تجارت است که علاوه بر تسهیل امور مشتریان بانکها، روشهای سنتی بانکداری را نیز متحول ساخته است.
بانکداری الکترونیک، به عنوان مهمترین الزام توسعه تجارت الکترونیک در کشور، رشد قابل توجهی داشته است. عوامل  دست اندرکار این رشد را می توان، پروژه های یکپارچه سازی بانک مرکزی در این حوزه، اهتمام بانکهای کشور به پیاده سازی آن، آشنا شدن جامعه ایرانی با بانکداری الکترونیک و رشد بسترها و زیرساختها و... عنوان داشت. از سوی دیگر متولی اصلی ارایه خدمات بانکداری الکترونیک در بانکها، بخش فناوری اطلاعات آنها است. بر اساس همین نقش است که فناوری اطلاعات در سیستم بانکی ایران در حد معاونت بانک رشد و توسعه یافته است. نتایج مطالعات نشان می دهد طول دوره هایی که طی آن می توان یک فرد را به عنوان مشتری سازمان معرفی کرد، در ارتباط مثبت با دوره هایی خواهد بود که مشتری متمایل است طی آن ارتباط خود را با سازمان ادامه دهد  همچنین طول ارتباط مشتری با سازمان با احتمال پایداری رابطه او در آینده، دارای ارتباط مثبت است. ارتباط مشتری با سازمان، نشان دهنده مدت زمانی است که یک مشتری ارتباط خود را با سازمان آغاز کرده است. هنگامی که مشتریان مایل هستند برای سطوح مختلف خدمات هزینه پرداخت کنند بانکها  براساس نوع خدمات و سرعت آنها، قیمتهای مختلفی را از مشتریان دریافت می‌دارند. حساسیت مشتریان نسبت به این خدمات بالاست و موجب می‌شود براساس نوع تحویل خدمت و سرعت آن تمایل زیادی نسبت به پرداخت هزینه بیشتر یا کمتر برای هر یک از آن‌ها داشته باشند. منظور از خدمات نوین بانکی که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است اشکالی از بانکداری الکترونیکی است که با هدف  جذب ورضایت مشتریان در بانک های مختلف ارایه می شود. خدمات نوین بانکی ارایه شده در شعب بانک کشاورزی شامل: عابربانک، جاری اشخاص، کشاورز کارت، تلفن بانک، سامانه پرسش وپاسخ وچکاوک است. با توجه به اهمیت رضایت مشتریان در عملیات بانکی، کانون توجه مطالعه حاضر برنقش خدمات نوین بانکی در جذب مشتریان و بهبود کارایی بانک با تاکید بر وقت و هزینه کارکنان شعب ارائه دهنده این خدمات است.

واژگان کلیدی: بانکداری الکترونیکی، تقسیم بندی مشتریان، بانک کشاورزی

بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir



مقدمه:
تجارت بانکداری اینترنتی یه مفهوم ارائه خدمات بانکی از طریق اینترنت با واسطه های ایمن و بدون نیاز به حضور فیزیکی جهت مشتریان حقوقی و مشترک می باشد. استفاده از تجارت بانکداری اینترنتی سبب صرفه جویی در هزینه و زمان همچنین دسترسی به روش های متعدد برای انجام عملیات بانکی مشتریان حقوقی می شود...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۴۸
مدرس فروش مدرس بازاریابی


مقدمه‌ای بر سیستم‌های اطلاعات
 

    مقدمه
    تعریف سیستم اطلاعات
    آیا یک سیستم اطلاعات به رایانه احتیاج دارد؟
    چرا از سیستم‌های اطلاعات استفاده می‌شود؟
    به چه منظوری از سیستم های اطلاعات استفاده می‌شود؟
    مزایای استفاده از سیستم‌های اطلاعات
    انواع سیستم‌های اطلاعات
    عناصر تأثیرگذار بر سیستم‌های اطلاعات
    چگونه یک سیستم اطلاعات برای سازمان خود تهیه کنیم؟




مقدمه
بیش از هشتاد درصد کار روزانه مدیران صرف اطلاعات می‌شود از جمله دریافت اطلاعات، برقراری ارتباط و استفاده از اطلاعات در طیف وسیعی از امور مختلف. از آنجایی که اطلاعات مبنای تمام فعالیت‌های یک سازمان است، سیستم‌هایی باید وجود داشته باشند که اطلاعات را تولید و مدیریت کنند. هدف چنین سیستم‌هایی ایجاد تضمین در ارائه اطلاعات صحیح و قابل اطمینان در مواقع مورد نیاز و در شکل قابل استفاده است. چنین سیستم‌هایی، سیستم‌های اطلاعات نامگذاری شده‌اند.

تعریف سیستم اطلاعات
تعاریف متعددی از سیستم اطلاعات در رشته‌هایی مانند مدیریت، علوم کامپیوتر، مهندسی نرم‌افزار، و علوم کتابداری و اطلاع رسانی ارائه شده است. تعریف آمده در واژه‌نامه انجمن کتابداری آمریکا (یانگ1 1983) تعریفی جامع از سیستم‌های اطلاعات است که در اینجا با اندکی تغییر در جمله‌بندی ارائه می شود:

«یک سیستم کامل طراحی شده برای تولید، جمع‌آوری، سازماندهی (پردازش)، ذخیره، بازیابی و اشاعه اطلاعات در یک مؤسسه، سازمان یا هر حوزه تعریف شده دیگر از جامعه».
بر خلاف موضوع این سایت که مدیریت و مهندسی صنایع است این تعریف از حوزه علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی گرفته شده است زیرا جامعیت و کل‌نگری این تعریف ویژگی‌هایی برای سیستم‌های اطلاعات برمی‌شمرد که تعاریف دیگر آنها را حذف می‌کنند. این ویژگی‌ها عبارتند از:

    سیستم اطلاعات یک سیستم کامل است برای هدف در نظر گرفته شده. این تعریف سیستم اطلاعات را محدود یا ملزم به داشتن اجزایی مانند انسان ، ماشین و یا غیره نمی‌کند چرا که یک سیستم اطلاعات ممکن است بتواند بدون داشتن هر یک از این اجزاء نقش خود را به صورت کامل ایفا کند.


    سیستم اطلاعات طراحی شده است. اگر روش یا فرایندی وجود دارد که به صورت غیررسمی، تعریف‌نشده یا خود به خود شکل گرفته و اطلاعاتی را برای فرد، واحد یا سازمان ارائه می‌کند نمی‌توان به آن سیستم اطلاعات گفت. البته در برخی منابع علمی، به چنین روش‌ها یا فرایندهایی سیستم اطلاعات غیررسمی گفته می‌شود و در دسته‌بندی سیستم‌های اطلاعات، سیستم‌های اطلاعات غیررسمی در مقابل رسمی مطرح می‌شوند. اگر به تعریف سیستم توجه کنیم آنگاه نمی‌توان به چنین روش‌ها یا فرایندهایی نام سیستم نهاد. در ایجا ما قصد بحث نظری در این خصوص را نداریم اما در ادامه سیستم‌های اطلاعات طراحی شده را مدنظر قرار می‌‌دهیم.


    سیستم اطلاعات شامل فرایندهای تولید، جمع‌آوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی و اشاعه اطلاعات است. اگر یک سیستمی همه این فرایندها را انجام نمی‌دهد نمی‌توان به آن یک سیستم اطلاعات گفت. آن سیستم یا فرایند ممکن است یک زیر سیستم از یک سیستم اطلاعات باشد.


    سیستم اطلاعات می‌تواند برای یک مؤسسه، سازمان یا هر حوزه تعریف‌شده دیگر از جامعه مطرح شود. اگر چه سیستم‌های اطلاعات در ابتدا برای استفاده در سازمان مطرح شده و شکل گرفته‌اند اما برای حوزه‌هایی فراتر از سازمان (به عنوان مثال جامعه پژوهشگران، شهروندان و . . .) نیز قابل کاربرد است. به عنوان مثال سیستم اطلاعات شهری سیستمی است که کاربران نهایی آن شهروندان هستند. صحبت راجع به چنین سیستم‌های اطلاعات نیازمند جایگاه دیگری است.


    در این تعریف از واژه «داده» استفاده نشده است. خیلی از منابع دو واژه داده و اطلاعات را متفاوت تعریف می‌کنند و اطلاعات را داده‌های پردازش شده می‌دانند. مرز تفاوت بین داده و اطلاعات نسبی است چرا که ممکن است اطلاعاتی دوباره پردازش شوند و اطلاعات جدیدی تولید کنند. بنابراین در این شرایط نمی‌توان گفت اطلاعات قبل از پردازش داده بوده‌اند. با این توضیح ما تنها از واژه اطلاعات استفاده می‌کنیم.


آیا یک سیستم اطلاعات به رایانه احتیاج دارد؟
ضرورتی ندارد که سیستم‌های اطلاعات رایانه‌ای باشند اما اغلب سیستم‌های اطلاعات رایانه‌ای هستند. عامل تعیین کننده در استفاده از رایانه این است که آیا یک سیستم اطلاعات با استفاده از قابلیت‌های رایانه می‌تواند بهبود یابد یا خیر؟ اگر یک سیستم دستی از افراد و رویه‌ها می‌توانند کاری را بدون خطا و مؤثر انجام دهند دلیلی برای استفاده از رایانه نیست. البته اغلب، حجم کارها افزایش می‌یابند، پیچیدگی رویه‌ها زیاد می‌شود، یا فعالیت‌ها خیلی به هم مرتبط می‌شوند و استفاده از رایانه می‌تواند بهبودهای لازم را ارائه کند. سیستم‌های اطلاعات که از رایانه استفاده می‌کنند سیستم‌های اطلاعات رایانه‌ای2 گفته‌ می‌شوند.


چرا از سیستم‌های اطلاعات استفاده می‌شود؟
معمولاً دو رویکرد در استفاده از سیستم‌های اطلاعات وجود دارد. این دو رویکرد هر دو از ارزش بکارگیری رایانه و فناوری ارتباطات در انجام فعالیت‌های سازمان سرچشمه می‌گیرند. طرفداران این رویکردها به دنبال راه‌های بهره‌برداری از سیستم‌های اطلاعات با استفاده از رایانه و فناوری ارتباطات هستند.

    رویکرد اول: این رویکرد منحصراً به قابلیت‌های ذاتی رایانه و فناوری ارتباطات و اینکه چگونه می‌توانند در بهبود کارایی استفاده شوند معطوف می‌گردد. بنابراین تأکید بر میزان بهبود عملکرد سیستم‌ها از طریق کارایی پردازش و قابلیت اطمینان عملکرد است نه بر استفاده خاص از قابلیت‌های رایانه و فناوری ارتباطات.


    رویکرد دوم: این رویکرد بر نقاط قوت و فرصت‌های پیش روی سازمان و سنجش چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات در استفاده از شرایط موجود تمرکز می‌کند. این رویکرد قدرت توانمندسازی فناوری اطلاعات را در نظر می‌گیرد. به عبارت دیگر به جای داشتن یک رویکرد فناوری محور، به دنبال توسعه سازمان از طریق فناوری سیستم‌های اطلاعات است. این رویکرد بهتر است زیرا رایانه و فناوری ارتباطات مهم نیست بلکه اینکه رایانه چگونه می‌تواند به سازمان کمک کند مهم است.


به چه منظوری از سیستم های اطلاعات استفاده می‌شود؟
سیستم‌های اطلاعات ابزار پشتیبان فعالیت‌های سازمان هستند. پشتیبانی ارائه شده توسط سیستم‌های اطلاعات به سه دسته زیر تقسیم می‌شوند:

    پشتیبانی اطلاعاتی؛ ارائه پشتیبانی برای دریافت، ذخیره، فیلتر و ردیابی کردن اطلاعات


    پشتیبانی تصمیم‌گیری؛ استفاده از اطلاعات برای ارائه پشتیبانی


    پشتیبانی ارتباطی؛ ارائه پشتیبانی برای به اشتراک گذاشتن یا تبادل اطلاعات بین کاربران (منتزاس3 1995).



مزایای استفاده از سیستم‌های اطلاعات
سیستم‌های اطلاعات پتانسیل ارائه سه نوع مزیت به سازمان را دارا هستند؛

    بهبود بهره‌وری
    بهبود اثربخشی
    مزیت رقابتی.


    بهبود بهره‌وری: بهبود بهره‌وری وقتی رخ می‌دهد که با همان منبع یا کمتر بتوان کار بیشتری انجام داد. در سازمانها، بهبود بهره‌وری در بهبود فرایندهای کاری اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال وقتی یک کارمند با استفاده از روش‌های جدید می‌‌تواند به جای پردازش 25 سفارش خرید، 50 سفارش را پردازش کند آنگاه بهره‌وری کار وی 2 برابر شده است. سیستم‌های اطلاعات می‌توانند در سریعتر، آسان‌تر و دقیق‌تر انجام دادن کارها مؤثر باشند که از این طریق بهره وری را بهبود می‌دهند.


    بهبود اثربخشی: اثربخشی به توانایی یک فرد یا یک سازمان در انجام دادن چیزهایی است که باید انجام شوند. مدیری که شرایطی را که ممکن است مسئله‌ساز شوند پیش‌بینی می‌کند و علل را پیش از اینکه مشکل پدید آید بررسی می‌کند اثربخش‌تر از مدیری است که پیوسته مسائلی را باید حل کند که می‌شد از آنها جلوگیری کرد. سیستم‌های اطلاعات، اطلاعاتی ارائه می‌کنند که به مدیران در بررسی شرایط و انتخاب گزینه‌های بهتر کمک می‌کنند و از این طریق اثربخشی را بهبود می‌دهند.


    مزیت رقابتی: سازمانی که با استفاده از سیستم های اطلاعات بهره‌وری و اثربخشی خود را بهبود داده است دارای این پتانسیل خواهد بود که بتواند روش رقابت سازمانی را تغییر دهد.


انواع سیستم‌های اطلاعات
سیستم‌های اطلاعات دارای انواع و اقسام مختلفی هستند و از وجوه متفاوت می‌توان آنها را دسته‌بندی کرد. سیستم‌های اطلاعات سازمانی عبارتند از:

    سیستم‌های پردازش مبادلات
    سیستم‌های اطلاعات مدیریت
    سیستم‌های اطلاعات اجرایی
    سیستم‌های پشتیبان تصمیم‌گیری
    سیستم‌های پشتیبان اجرایی
    سیستم‌های خبره
    سیستم‌های اتوماسیون اداری
    سیستم‌های دانش‌ورزی


عناصر تأثیرگذار بر سیستم‌های اطلاعات
در تعریف و تحلیل و طراحی سیستم های اطلاعات باید به عناصر زیر توجه کرد:

    محیط سازمان: پایه تمام فعالیت‌های سازمان محیطی است که سازمان در آن فعالیت می‌کند. محیط بر محصولات و خدمات ارائه شده از سوی سازمان، روش رقابت، کیفیت و طبیعت اقداماتی که در انجام فعالیت‌های روزانه اتخاذ می‌کند تأثیر می‌گذارد.

عوامل مهم در محیط سازمان عبارتند از:

    مشتریان
    رقبا
    عرضه‌کنندگان مواد و خدمات موردنیاز سازمان
    سازمانهای قانونگذار


    سازمان: ابعاد برشمرده زیر جزو مواردی هستند که بر سیستم‌های اطلاعات تأثیر می‌گذارند.
    استراتژی
    سیستم‌ها
    منابع انسانی
    مدیریت
    ساختار سازمانی


    معماری سیستم‌های اطلاعات
    اطلاعات
    سخت‌افزار
    نرم‌افزار
    ارتباطات


    کاربرد سیستم‌های اطلاعات


چگونه یک سیستم اطلاعات برای سازمان خود تهیه کنیم؟
توسعه سیستم‌های اطلاعات در یک سازمان امری یکبار برای همیشه نیست بلکه باید به صورت دوره‌ای به کار توسعه سیستم‌های اطلاعات پرداخت. این ویژگی از ویژگی‌های سیستمی تحمیل می‌شود چرا که هر سیستمی دارای عمر محدودی است و باید در دوره‌های خاصی آن را روز‌آمد کرد. به همین دلیل سیستم‌ها دارای چرخه زندگی هستند. سیستم‌های اطلاعات نیز دارای چرخه زندگی هستند. چرخه زندگی یک سیستم اطلاعات از نقطه شکل‌گیری موضوع و نیاز به سیستم‌ اطلاعات آغاز شده و پس از تولید سیستم، استفاده، و نگهداری، در زمان نیاز به تغییر و بازطراحی پایان می‌یابد.

این چرخه دارای مراحل زیر است:

بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


    مطالعه
    مطالعه اولیه
    مطالعه امکانپذیری


    تحلیل و طراحی عمومی
    بررسی سیستم فعلی
    تعیین نیازمندی‌های سیستم جدید
    طراحی سیستم جدید
    برنامه‌ریزی نحوه اجرا و پیاده‌سازی


    تحلیل و طراحی تفصیلی
    طراحی فنی
    برنامه‌نویسی و تست نرم‌افزار
    آموزش کاربر
    بررسی پذیرش کاربر


    پیاده‌سازی
    تبدیل داده‌ها
    استقرار سیستم


    اجرا
    رفع اشکالات
    نگهداری

برا ی استقرارموفق یک سیستم اطلاعات در یک سازمان، طی این مراحل ضروری است. طی این مراحل نیازمند بکارگیری متخصصان و مشاوران سیستم‌های اطلاعات است. البته قبل از تهیه یک سیستم اطلاعات برای سازمان، بهتر است که سازمان یک برنامه توسعه سیستم‌های اطلاعات تهیه کرده و در طول زمان و به تدریج سیستم‌های اطلاعات خود را بر اساس آن برنامه تولید کند. تحلیل‌گر سیستم اطلاعات بنا به تشخیص، هر یک از مراحل را تا حد لازم اجرا کرده و در طی مراحل با افراد و گروههای

    مدیران
    شرکت‌ها، سازمانها و نهادهای مرتبط و تأثیرگذار
    کسانی که از سیستم منتفع می‌شوند
    کاربران
    فروشندگان و عرضه‌کنندگان
    متخصصان فنی
    برنامه‌نویسان نرم‌افزار
    ارتباط برقرار می‌کند و تأثیرات و ملاحظات آنها را در نظر می‌گیرد. تحلیل‌گر سیستم ممکن است به جای تولید یک نرم‌افزار، از بسته‌های نرم‌افزارهای از پیش ‌نوشته‌ شده موجود برای موضوع سیستم‌ اطلاعات استفاده کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۹
مدرس فروش مدرس بازاریابی

مقدمه


بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir

از لحاظ مفهومی مدیریت استراتژیک با تحول در تئوری‌های مدیریت همگامی دارد. مکاتب کلاسیک رفتاری و کمی مدیریت بر جنبه‌هایی از سازمان و عملکرد آن تأکید می‌کردند که توسط مدیریت قابل کنترل بود. مسایلی از قبیل برنامه‌ریزی تولید، رفتار زیردستان، بهبود محیط کار، نقش گروههای غیررسمی در بازدهی کار، مدل‌های کمی تصمیم‌گیری و غیره. لیکن هرگز فضای سیاسی جامعه ، احساس افراد و نهادهای خارج از سازمان، مسأله اصلی آنها نبود. چرا که محیط از ثباتی نسبی برخوردار بود و چنین نیازی هم احساس نمی شد. به تدریج با رشد مستمر اقتصادی، اوضاع قابل اطمینان محیطی از میان رفت و تغییرات و حوادث شتابنده ای در جهان اتفاق افتاد. لذا تغییرات و دگرگونی های سریع و پیچیده‌ جامعه و تأثیر آن بر رشد و توسعه‌ شرکت‌ها موجب شد که مدیران توجه خود را به محیط سازمان معطوف گردانند و مفاهیمی مانند سیستم ، اقتصاد، برنامه‌ریزی بلند مدت، استراتژی و فرایند مدیریت استراتژیک مورد توجه صاحب‌نظران مدیریت قرار گیرد. این مفاهیم و نظریات پاسخ علم مدیریت به دگرگونی و تغییرات وسیع اقتصادی واجتماعی بود.


تعریف مدیریت
درباره‌ تعریف مدیریت اتفاق نظر خاصی در دست نیست و صاحبنظران و نظریه پردازان علم مدیریت با اهداف و سوگیری‌های گوناگون، تعاریف متفاوتی ارائه کرده‌اند.

    مدیریت عبارتست از: هنر انجام کار به وسیله‌ دیگران (فالت،1924).
    فراگرد تبدیل اطلاعات به عمل؛ این فراگرد تغییر و تبدیل را تصمیم گیری می نامیم(فوستر،1967).
    فراگرد هماهنگ‌سازی فعالیت فردی وگروهی در جهت هدفهای گروهی (دانلی و همکاران،1971).
    فراگرد برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و نظارت کار اعضای سازمان و استفاده از همه‌ منابع موجود سازمانی برای تحقق هدفهای مورد نظر سازمان (استونر و همکاران،1995).

تعریف عملیاتی(Operational definition)، مفهوم مدیریت را با رعایت ملاکهای عینی منوط می‌سازد. از این رو، اگر در موقعیتی ملاکهایی شامل فعالیت منظم و سازمان یافته، هدفها، روابط میان منابع، انجام کار به وسیله‌ دیگران و تصمیم گیری برقرار باشد، می‌توان گفت در آن موقعیت ،مدیریت اعمال می شود (کلاندوکینگ،1972).


استراتژی
بد نیست ابتدا به ریشه‌ لغوی استراتژی اشاره شود. واژه‌ استراتژی(Sterategy)از ریشه‌ یونانی strategema به معنای فرمانده‌ ارتش، مرکب از stratos به معنی ارتش و ago به معنای رهبر گرفته شده است.مفهوم استراتژی ابتدا به معنای فن، هدایت،تطبیق و هماهنگ‌سازی نیروها جهت نیل به اهداف جنگ در علوم نظامی بکار گرفته شد. در جای دیگر استراژی بدین شکل تعریف می‌شود: «استراتژی (Strategy) مجموعه ای از اهداف اصلی و سیاستها و برنامه های کلی به منظور نیل به این اهداف است به گونه ای که قادر به تبیین این موضوعات باشد که در چه کسب و کاری (Business) و چه نوع سازمانی فعالیت می کنیم و یا می خواهیم فعالیت نماییم.»
تعریف دیگری هم از استراتژی می توان ارائه کرد: « استراتژی یک برنامه واحد ، همه جانبه و تلفیقی است که محاسن یا نقاط قوت اصلی سازمان را با عوامل و تغییرات محیط مربوط می سازد و به نحوی طراحی می شود که با اجرای صحیح آن از دستیابی به اهداف اصلی سازمان اطمینان حاصل شود».
سپس نظریه پردازن علم مدیریت، استراتژی را چگونگی تخصیص مطلوب منابع کمیاب،جهت رسیدن به اهداف اقتصادی تعریف کرده اند. استراتژی تعیین کننده‌ زمینه های فعالیت در محیطی پیچیده و پویا و ابزاری است که به عنصر انسانی در یک نظام سازمانی حیات بخشیده و افراد را به حرکت وا می‌دارد.آنسوف(‌Ansoff) به عنوان اولین دانشمندی که استراتژی را به شکل جامع و معنادار توضیح داد، معتقد است که هر قدر بین اهداف و فعالیت های فعلی سازمان سازگاری بیشتری وجود داشته باشد، نرخ رشد و توسعه بزرگتر و منظم تر خواهد بود.
شاندلر(Chandler,1962) استراتژی را به این صورت تعریف می‌کند:
استراتژی عبارت است از یک طرح واحد، همه جانبه و تلفیقی که نقاط قوت وضعف سازمان را با فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی مربوط ساخته و دستیابی به اهداف اصلی سازمان را میسر می‌سازد.



مدیریت استراتژیک
مدیریت عبارت است از فرایند تضمین دستیابی سازمان به فواید ناشی از به کارگیری استراتژی‌های مناسب.طبق این بیان، یک استراتژی مناسب مطابق با نیازمندی‌های یک سازمان در زمان مشخص تعریف می‌شود.
فرایند مدیریت استراتژیک شامل شش گام متوالی و مستمر است:

    تجزیه و تحلیل محیطی
    پایه گذاری جهت‌گیری سازمانی
    هدف‌گذاری
    تعیین و تدوین استراتژی‌ها
    بسترسازی و اجرای استراتژی‌ها
    کنترل استراتژی‌ها


مدل 1- مراحل فرایند استراتژیک

گام اول - تجزیه و تحلیل

    محیطی
    عمومی
    عملیاتی

گام دوم - پایه گذاری جهت گیری های سازمانی

    ماموریت
    چشم انداز
    ارزش

گام سوم - هدف گذاری

گام چهارم - تعیین و تدوین استراتژی ها

گام پنجم - بستر سازی و اجرای استراتژی ها

گام ششم - کنترل استراتژیها

همانگونه که ازمدل" 1"برمی‌آید، یک مدیر استراتژیست باید هم به برنامه‌ریزی و هم به کنترل بپردازد، چرا که تنها یک غیرمدیر بدون برنامه‌ریزی، سعی در کنترل فعالیت‌ها می‌کند. لذا فرایند مدیریت استراتژیک به صورت زیر تعریف می‌شود: «مدیریت استراتژیک عبارت است از هنر و علم فرمول‌بندی، اجرا و ارزیابی تصمیمات چندبعدی-با تاکید بر یکپارچه‌سازی عوامل مدیریت ، بازاریابی، امور مالی ، تولید یا خدمات، تحقیق و توسعه و سیستم‌های اطلاعاتی و غیره- جهت رسیدن به اهداف سازمانی.»

تجزیه و تحلیل محیطی
عبارت است از مطالعه‌ محیط سازمان در راستای شناسایی عوامل محیطی که بر عملکرد سازمان تاثیر به سزایی دارند. مدیران هر از چندگاه به منظور درک بهتر رویدادهای درون سازمانی و برون سازمانی از یک سو و افزایش تناسب استراتژی‌های اتخاذشده با محیط سازمانی از سوی دیگر، اقدام به تجزیه و تحلیل محیطی می‌نمایند. یک مدیر برای تجزیه و تحلیل کارآمد ومؤثر محیط سازمانی باید از ساختار محیط سازمان آگاهی داشته باشد. محیط سازمانی معمولاٌ در سه سطح عمومی ، عملیاتی و درونی دسته‌بندی می‌شود.

پایه‌گذاری جهت‌گیری‌های سازمانی
اکنون مدیران با بهره‌گیری از نتایج تجزیه و تحلیل محیطی اقدام به تعیین جهت‌گیری‌های سازمانی می‌نمایند. چهار عنصر اساسی در همین راستا «ماموریت سازمانی» (organizational mission )، «چشم انداز سازمانی» (Organizational Vision)، «ارزشهای سازمانی» ( Organizational Values) می‌باشند.این سه مفهوم به منزله‌ اتصال دهنده‌ عناصر سازمانی بوده، بیانگر ماهیت، چگونگی و نحوه‌ جهت‌گیری‌های سازمانی هستند.
مأموریت، معادل فلسفه‌ وجودی، ارزش ها، به منزله‌ اصول اعتقادی دیرپا و اساسی و چشم انداز، حکم تصویر زنده‌ سازمان در آینده ای تعریف شده را دارد. اما وقتی دو یا چند نفر گرد هم می‌آیند تا با یکدیگر همکاری کنند، به تلاش مضاعفی برای رسیدن به این موارد نیاز است. برای اینکه یک گروه بتواند بهینه عمل کند، می بایست به ارجحیت‌ها، اولویت ها، دغدغه ها و ذهنیات همگی آنها توجه شده باشد. به عبارت دیگر یک مدیر استراتژیست می بایست برای ایشان شرایطی را فراهم آورد که افراد بتوانند عقیده‌ها و تصمیمات خود را در مورد ارزشها، مأموریت و چشم انداز خود و سازمان با هم مبادله کنند.

هدف گذاری
برای کلمه‌ « هدف»(objective) در متون مدیریتی تعابیر بسیاری وجود دارد و البته در خارج از کتب مدیریتی نیز به معنای مختلفی استفاده می شود. حتی شاید بتوان ادعا کرد که در مورد آن بیش از هر مفهوم برنامه ریزی بحث و نظر وجود داشته است. تعریف اسکات (scott) از هدف به شرح زیر است:
« اهداف» ، بیان کننده‌ منظور (purpose) برنامه ریزی در طرح ها و برنامه ها هستند.آنها در چارچوب فرایند برنامه ریزی تدوین شده، ایده های مبهم و تجربی را به منظورها و نتایج مشخص تبدیل می‌کنند. هدف‌گذاری جزء لاینفک یک برنامه‌ریزی است ، اگرچه ممکن است اهداف به صورت نا آگاهانه تعریف شده باشند.
اهداف سازمانی مقاصدی هستند که سیستم مدیریت باز در جهت آنها حرکت می کند. ورودی ها، فرایندها و خروجی‌های یک سازمان همگی در راستای رسیدن به اهداف عمل می کنند. اهداف سازمانی مناسب منعکس کننده‌ منظور یک سازمان هستند. به عبارت دیگر مستقیما ً از مأموریت سازمان منتج می شوند. سازمان ها برای منظورهای متفاوتی وجود دارند و بنا براین دارای اهداف خاصی هستند.

تعیین و تدوین استراتژی ها
مدیران پس از تجزیه و تحلیل محیط، تعیین جهت گیری سازمانی و تعریف مأموریت، ارزشها، چشم انداز و اهداف سازمانی آماده‌ تعیین استراتژی های سازمانی می باشند. تعیین استراتژی عبارتست از فرآیند تعیین زمینه های عملکرد مناسب جهت دستیابی به اهداف سازمانی در راستای مأموریت و فلسفه‌ وجودی سازمان. به عبارت دیگر استراتژی‌ها می‌بایست تحلیل‌های محیطی را منعکس کرده و منتج به رسیدن به مأموریت و اهداف سازمانی شوند. روشها و مدلهای تعییین استراتژی به تبع مدیریت استراتژیک، ازیک تکنیک و دستورالعمل خاص پیروی نکرده، هریک حاوی یک مفهوم و یک بینش هستند. در این راستا مدل‌های برنامه ریزی استراتژیک بسیاری موجود می باشند که انتخاب آنها با توجه به ماهیت شرکت، وضعیت صنعت مربوطه و شرایط محیطی صورت می پذیرد. بنابراین می‌توان ادعا کرد که در هر شرکتی که مدیریت استراتژیک پیاده شده است، یک مدل برنامه‌ریزی استراتژیک منحصر به فرد به کار رفته است که در آن عملاً از یک یا چند مدل برنامه ریزی استراتژیک کلاسیک استفاده شده است.

بسترسازی و اجرای استراتژی ها
بسترسازی و اجرای استراتژی ها پنجمین مرحله از فرایند مدیریت استراتژیک است که استراتژی های تدوین شده را به مرحله‌ اجرا می گذارد. اما بسترهای کارآمدی که مدیران بنا نهاده اند، بدون یک اجرای منظم و برنامه ریزی‌شده عملاً بی‌فایده است.
جهت اجرای موفقیت آمیز استراتژی ها به چهار مهارت بنیادین نیاز است:

    مهارت تعامل (Intracting skill) : که عبارتست از توانایی اداره کردن افراد طی اجرای استراتژی. مدیرانی که ترس ها و ناامیدی های سایرین در رابطه با اجرای یک استراتژی جدید را درک می کنند، آمادگی این را دارند که بهترین اجرا کننده باشند. این مدیران تأکیدشان بر اعضای سازمان و گفتگو برای یافتن بهترین روش به اجرا درآوردن استراتژی است.


    مهارت تخصیص(Allocating skill) : که عبارتست از توانایی تهیه و تدارک منابع سازمانی ضروری برای اجرای یک استراتژی. مجریان موفق استراتژی ها دارای استعداد زیادی در برنامه ریزی امور، بودجه بندی مالی و زمانی و تخصیص سایر منابع بحرانی می باشند.


    مهارت نظارت monitoring skill) ) : که عبارتست ار توانایی استفاده از اطلاعات برای مشخص کردن این امر که آیا مانعی بر سر اجرای استراتژی به وجود آمده است یا خیر. مجریان استراتژی ها در صورتی موفق می‌شوند که سیستم‌های بازخور اطلاعاتی بوجود آورند و پیوسته از وضعیت اجرای استراتژی ها گزارش بگیرند.


    مهارت های سازمانده(Organising skill): که عبارتست از توانایی ایجاد یک شبکه از افراد در سرتاسر سازمان که می توانند به هنگام بروز مشکل در اجرای استراتژی، به حل آن مشکل کمک کنند. مجریان موفق این شبکه را طوری طراحی می کنند تا افرادای را که در بر می‌گیرند، بتوانند از عهده‌ انواع خاصی از مشکلات قابل پیش بینی برآیند.

به طور کلی، اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی نیازمند افراد کارآمد، تخصیص منابع موردنیاز، نظارت بر روند اجرا و حل به موقع مشکلات برخاسته طی اجرا می باشند و شاید بتوان گفت که تجربه ثابت کرده است که دانستن اینکه چه افرادی می توانند مشکلات را حل کنند و قادرند به محض بروز مشکلات به رفع آنها بپردازند، از مهمترین ضروریات می باشد.

کنترل استراتژی‌ها
کنترل استراتژی به عنوان آخرین گام مدیریت استراتژیک، شامل نظارت و ارزیابی فرایند مدیریت استراتژیک به عنوان یک کل بوده، نقش تضمین عملکرد مناسب این فرایند را دارا می باشد. کنترل تمامی ابعاد تجزیه و تحلیل محیطی، پایه‌گذاری جهت گیری های سازمانی، تعیین و تدوین استراتژی ها، اجرای استراتژی ها، حتی نحوه‌ کنترل استراتژی ها را در بر دارد. شایان ذکر است که جهت اجرای استراتژی ها می بایست آنها را به تاکتیک و برنامه های عملی مربوطه تقسیم نمود. پرواضح است که استراتژی ها قابل کنترل نمی باشند، مگر اینکه برنامه های عملی مربوطه اجرا و کنترل شوند.
در رویکرد استراتژی یک اصل قوی و بدون تغییر وجود دارد و آن تمرکز است. اگر بخواهیم در همه‌ کارها قوی باشیم، در هیچ کاری قوی نخواهیم بود. این اصل ناشی از محیط رقابتی و محدودیت است و اصولاً استراتژی زاییده‌ این دو عامل است.
روند تکامل استراتژی در بستر رویکردهای مختلف تحقق یافته است و رویکرد استراتژی را حاصل یک فرایند تحلیلی و قاعده‌مند می‌دانند. درون مایه‌ اصلی این روشها تنظیم عوامل درونی(نقاط ضعف، نقاط قوت) و عوامل درونی (فرصتها و تهدیدها) به منظور بهره‌مندی از منابع نهفته در فرصت‌ها (یا اجتناب از زیان‌های نهفته در تهدیدها) است.
رویکرد تجویزی، ذهن انسان را در قالب یک فرایند گام به گام به پیش می‌برد و این خود مانع بزرگی برای پرواز ذهن به اوج خلاقیت‌ها می‌باشد.
طرفداران رویکرد توصیفی، شیوه‌ تحلیلی در تدوین استراتژی را مردود دانسته و بر این باورند که فرایندهای گام به گام از پیش تعریف شده نمی‌توانند ما را به تصمیمات درست استراتژیک هدایت کنند. یک استراتژی بدیع، خلاق و اثربخش الزاماً از روشهای قاعده‌مند حاصل نمی‌شود. «گری هامل » 5 توصیه‌ اساسی را در فراهم کردن زمینه‌ خلق استراتژی اثربخش پیشنهاد می‌کند: پیشنهادهای جدید، گفتگوهای جدید، احساسات جدید، دیدگاههای جدید و تجارب جدید. ‌استراتژی‌ به‌ دو بخش‌ اصلی‌ تفکیک‌ می‌شود:

    فرصت‌یابی‌ استراتژیک
    راهیابی‌ استراتژیک

فرصت‌یابی‌ استراتژیک‌ معمولاً‌ از ملاحظه‌ یک‌ پدیده‌ آغاز شده‌ و به‌ درک‌ فرصتهای‌ استراتژیک‌ می‌انجامد. راهیابی، راهکارهای‌ استراتژیک‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ منافع‌ استراتژیک‌ را مشخص‌ می‌سازد. برای‌ راهیابی‌ استراتژیک‌ دو رویکرد کلی‌ وجود دارد: قاعده‌روی‌ و قاعده‌شکنی. قاعده‌روی‌ به‌ تلاش‌ برای‌ یافتن‌ راهکارهایی‌ اطلاق‌ می‌شود که‌ برمبنای‌ قواعد حاکم‌ شکل‌ گرفته‌اند. در رویکرد قاعده‌شکنی، برای‌ حل‌ گلوگاه‌ استراتژیک، تغییر قواعد موجود به‌ قاعده‌ای‌ که‌ شانس‌ استفاده‌ از فرصت‌ را برای‌ سازمان‌ افزایش‌ دهد مورد توجه‌ قرار می‌گیرد.
‌استراتژی‌ برنامه‌ نیست‌ ولی‌ برای‌ ظهور، رشد و اثربخشی‌ نیازمند برنامه‌ است. هیچ‌ سازمانی‌ را نمی‌توان‌ صرفاً‌ با استراتژی‌ اداره‌ کرد. برنامه‌ریزی، زیربنای‌ ادارة‌ سازمان‌ها است. «استراتژی» و «برنامه» دو ابزار مدیریتی‌ مکمل‌ یکدیگر هستند. ساختار تحلیلی‌ استراتژی‌ از سه‌ بخش‌ اصلی‌ تشکیل‌ می‌شود: فرصت‌یابی‌ استراتژیک، تحلیل‌ گلوگاه، راهیابی‌ استراتژیک. این‌ ساختار روند تکوین‌ استراتژی‌ را بیان‌ می‌کند. در رویکرد استراتژی‌ اثربخش، هیچ‌ الگوریتمی‌ برای‌ دستیابی‌ قطعی‌ به‌ یک‌ استراتژی‌ وجود ندارد. درعوض‌ این‌ ایجاد بصیرت‌ نسبت‌ به‌ چگونگی‌ تکوین‌ استراتژی‌ است‌ که‌ استراتژیست‌ را در جهت‌ بهره‌برداری‌ از تفکر استراتژیک‌ خود هدایت‌ می‌کند.
مدیریت استراتژیک ، فرایند تصمیم گیری است که جهت های دراز مدت سازمان و همچنین اجرای آن تصمیمات را معین می سازد. مدیریت استراتژیک فرایندی است که به وسیله آن مدیران برای دراز مدت فعالیت های سازمان را تعیین کرده ، اهداف عملیاتی ویژه ای را مشخص و استراتژی های نیل به این اهداف را با توجه به شرایط داخلی و خارجی طراحی و برنامه های عملی برای اجرای استراتژی‌ها را انتخاب می کنند. مدیریت استراتژیک فرایندی پویا است، زیرا هر بخش از این فرایند ، پرسشی اساسی را به دنبال خواهد داشت. آیا باید به همین ترتیب ادامه داد و یا نیاز به تغییر وجود دارد؟ تغییر در موقعیت سازمان‌ها (محیط داخل و خارج) و ا’فت و خیز عملکرد مالی آنها ، نیروهای فشار همیشگی برای تغییر و تنظیم مجدد استراتژی‌ها هستند. به بیان دیگر مدیریت استراتژیک با تصمیم گیری راجع به استراتژی و برنامه ریزی چگونگی به اجرا درآوردن آن در ارتباط است و می توان سه عنصر عمده برای آن در نظر گرفت. نخست ، تجزیه و تحلیل استراتژیک که طی آن استراتژیستStrategist) ) به دنبال درک موقعیت استراتژیک سازمان است. دوم ، مرحله انتخاب استراتژیک است که با فرموله کردن راه‌های عملی ممکن ، ارزیابی و انتخاب بین آنها سر و کار دارد و در نهایت اجرای استراتژی است که به برنامه ریزی و چگونگی اجرای استراتژی برگزیده مربوط می شود. هر چند در عمل این مراحل شکل خطی ندارند و در ارتباط با یکدیگر و به موازات هم انجام می گیرند. به عنوان مثال ممکن است یک شیوه ارزیابی استراتژی با اجرای آن شروع شود. اهدافی که به مدیریت ارشد در مدیریت استراتژیک کمک می‌کنند عبارتند از:

    دیدگاهی استراتژیک در مورد تجارت داشته باشیم.
    درک بهتری از محیط رقابتی بیافرینیم.
    روشهای گوناگون مدیریت را درک کنیم.
    اخلاق مدیریتی را گسترش دهیم.
    وجوه کلیدی فرهنگ و چگونگی تاثیر آن بر تصمیم‌گیری را درک کنیم.

مدیران برای موفقیت در سیستم های برنامه‌ریزی می بایست همواره به تمایزهای بین برنامه‌های استراتژیک و برنامه‌های عملیاتی توجه داشته باشند. این تمایزها به شرح زیر می باشند:

    از آنجا که مدیران ارشد نسبت به مدیران میانی معمولاً درک کلی بهتری از سازمان دارند و مدیران میانی نسبت به مدیران ارشد از جزئیات عملیات روزمره‌ سازمان بیشتر مطلع هستند، برنامه‌های استراتژیک معمولاً توسط مدیریت ارشد و برنامه‌ عملیاتی توسط مدیریت میانی تدوین می شوند.


    برنامه ریزی استراتژیک در کنار تجزیه و تحلیل آینده مطرح است؛ در حالی که برنامه ریزی عملیاتی به تجزیه و تحلیل عملکرد روزمره‌ سازمان برمی‌گردد؛ لذا گردآوری داده های پایه برای برنامه ریزی استراتژیک به مراتب مشکل تر از گردآوری داده برای برنامه ریزی عملیاتی است.


    از سوی دیگر از آنجا که برنامه های استراتژیک مبتنی بر پیش بینی آینده و برنامه های عملیاتی مبتنی بر شرایط موجود در یک سازمان می باشند، غالباً برنامه های عملیاتی نسبت به برنامه های استراتژیک مشروح تر می باشند.


    برنامه ریزی استراتژیک متمرکز بر بلند مدت و برنامه‌ریزی متمرکز بر کوتاه مدت است. به عبارت دیگر برنامه‌ریزی استراتژیک در دوره‌ زمانی بلندتری نسبت به برنامه ریزی عملیاتی مصداق پیدا می کند.

در دنیای امروز، مدیریت خوب لزوماً به معنای مدیریت خوب استراتژی است. برخورداری از بینش استراتژیک در رویارویی با مقوله مدیریت و فراگیری آن که چگونه‌ می توان ابزار تجزیه و تحلیل استراتژیک را در تنظیم و بر اجرای استراتژی به کار گرفت، مدیران را با چشم اندازهای جدیدی برای رهبری سازمان‌های خود مواجه می سازد. مسایل مربوط به حرکات استراتژیک جدید و پیاده کردن صحیح آنها در داخل سازمان‌ها، اولویت های مهمی را در دستور کار مدیران به خود اختصاص می‌دهد. تجزیه و تحلیل استراتژیک رسمی و مرور سالانه استراتژی از جمله فعالیت‌های استاندارد در اغلب شرکت هایی است که مدیران حرفه ای آنها را اداره می کنند. در حال حاضر بخش چشمگیری از ادبیات نوین مدیریت را مفاهیم استراتژیک ، تفکر استراتژیک، روشهای تجزیه و تحلیل استراتژیک و دیگر مباحث مربوط به سازگار کردن عملیات داخلی موسسه با نیازمندی های استراتژیک، تشکیل می دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۵۰
مدرس فروش مدرس بازاریابی


اگر در کنار بحث‌های عمومی مذاکره،‌ به طور خاص به تکنیک های مذاکره فروش هم علاقمند هستید، می‌توانید سلسله درس‌های #مهارت فروش در متمم را دنبال کرده و با انجام تمرین‌های آنها، مهارت خودتان را در آن حوزه بهبود بخشید.


 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir

همچنین در صورتی که احساس می‌کنید با بهبود دانش و مهارت خود در حوزه‌ی هوش هیجانی، می‌توانید فنون مذاکره را به شکلی اثربخش‌تر به کار گیرید، می‌توانید به مجموعه مستقل درس‌های #هوش هیجانی مراجعه نمایید.


ما عموماً از اهمیت بحث تسلط کلامی در میان زیرمجموعه‌های فنون مذاکره غافل می‌شویم. در حالی که اهمیت این حوزه، به هیچ وجه کمتر از ترفندهای مذاکره نیست. پیشنهاد متمم این است که حتماً برای سلسله درس‌های #مهارت ارتباطی هم وقت بگذارید. اگر همین الان هم حوصله دارید، شاید مروری بر درس حرف زدن مدیریت شده کمتر از پانزده دقیقه وقت شما را بگیرد. اما باعث شود به اهمیت این موضوع بیشتر از گذشته فکر کنید.

آموزش اصول و فنون مذاکرات حرفه ای، کلاس های آموزش اصول و فنون مذاکرات، آموزش سخنرانی و پیشبرد مذاکرات-اصول مذاکره حرفه ای

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۶
مدرس فروش مدرس بازاریابی

 رابطه احساسی برند با مشتری چگونه ایجاد می‌شود ؟


 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir




برندینگ مفهومی پیرامون مدیریت برداشت یا درک مشتری از محصول و خدمات شرکت است. باید بدانید که ادراک بر 3 نوع است (ادراک حسی، ادراک خیالی و ادراک عقلی) و مدیریت برند به‌نوعی مدیریت ادراک است.
در اینجا به بیان رابطه برند با ادراک حسی خواهم پرداخت.


رابطه احساسی (رابطه عاطفی) Emotional connection بین برند و مشتری، یکی از پنج ستون اصلی از یکی از چندین روش ارزش‌گذاری برند در تعیین ارزش حقوق صاحبان سهام است (چهارستون دیگر این روش : آگاهی، تمایز مرتبط، ارزش، دسترسی). مشتری ابتدا باید برند را بشناسد، سپس بدان علاقه‌مند شده، در پایان به برند اعتماد کرده و احساس نماید که رابطه احساسی با برند، برقرار نموده است.


افراد به دلایل زیر، به‌صورت احساسی با برند رابطه برقرار می‌نمایند :


1- برند، سمبل چیزی است که برای فرد بااهمیت است و ارزش‌هایی را با آنان به اشتراک می‌گذارد.
2- برند، فعال و با طراوت است و ارتباط احساسی خود را در سطوح متفاوتی از احساسات با افراد برقرار می‌نمایند.
3- برند، منحصربه‌فرد است.
4- برند، قابل‌تحسین است.
5- برند با افراد تعامل پایدار دارد و هرگز آنان را ناامید نمی‌نماید.
6- برند به افراد، حس خوبی منتقل می‌نماید.


راه‌های بسیار زیادی برای ایجاد رابطه احساسی بین برند و مشتری وجود دارد. از تبلیغات و تماس مستقیم با مشتری تا عضویت مشتری در سازمان و یا ایفای نقش پشتیبانی (اسپانسرینگ) در رویدادهای بازاریابی Events سازمان می‌تواند باشد. رابطه احساسی قادر است که مشتری را از سطح وفاداری به برند به سطح پایانی ارزیابی یک برند ببرد، این سطح از ارتباط با برند را "طرفدار برند" یا "مدافع برند" Brand Advocacy می‌نامند . در این سطح است که مشتری، دیگران را به حمایت از برند مدنظر، ترغیب و وادار می‌نماید.


در این میان یک نکته بسیار حائز اهمیت است، باید کارکنانی که در خط آتش سازمان به‌صورت مستقیم با مشتری در ارتباط هستند، حتما قابل‌اعتماد، مفید، باادب، مهربان، شاد و دوستانه به نظر آیند.
لیست فوق باید همدلی، خوب و فعال گوش دادن و اطمینان دهندگی را اضافه نمایید.
برای دست‌یابی به نیروی انسانی مناسبی که بتواند تمام موارد فوق را رعایت نماید حتما باید فرایند ارزیابی ضمن استخدام، آموزش و فرهنگ‌سازمانی را نیز موردبررسی قرار دهیم و مشکلات آن را مرتفع سازیم.


به یاد داشته باشید، ارائه خدمات مناسب، در مشتریان حس خوبی ایجاد می‌نماید که سبب رفتار مناسب با کارکنان خواهد شد و این‌گونه رفتار، توان کارکنان سازمان را برای حل مشکلات مشتریان افزایش می‌دهد. اعتماد به برند در طی گذشت زمان ایجاد می‌گردد، برای اینکه در این مدت، برند دیگری با ایجاد اعتماد ناپایدار و یا کاذب، سهم بازار شما را نگیرد، باید بتوان با ارائه تضمین بی‌قیدوشرط به‌سرعت ریسک حضور این‌گونه برندها را کاهش دهد.


روش‌های بسیاری برای ایجاد وفاداری در مشتری وجود دارد. مثال :


1- همواره نام تجاری مشتری را تشویق نماید، تعامل مشتری با برند را مدیریت کرده و شکل دهد. (تا زمانی که تعامل لذت‌بخش باشد و دارای سود دوجانبه و بر ضد خواسته مستری نباشد، حتما مشتری در آن مشارکت می‌نماید)
2- برند باید به دنبال راهی برای ایجاد ارزش برای مشتریان باشد، به‌ویژه ارزشی که توسط کالا و خدمات سایر رقبا قابل‌ارائه نباشد.


در کتاب The Dream Society به قلم رالف جنسن، به مطلب جالبی برخوردم. به عقیده وی ما از "جامعه اطلاعاتی" در حال گذار به "جامعه رویایی" هستیم. (با این ترتیب باید به موج‌های سه‌گانه آقای آلوین تافلر موج چهارمی اضافه گردد).
این جامعه دارای احساسات و عواطفی رویایی است که خیال‌پردازی و داستان‌سرایی خالق ارزش‌های آنان است.


وی شش "بازار نوظهور حس محور" را معرفی نموده است:


1. ماجراجویی
2. گروه اجتماعی با نقاط اشتراک قوی (باهم بودن، دوستی، و عشق)
3. اهمیت متقابل به یکدیگر
4. ابراز وجود ("من چه کسی هستم؟")
5. آرامش ذهن
6. مبارزه و تلاش برای حفظ یا رسیدن به چیزی (اعتقادات)


هر برندی که به دنبال خلق رابطه حسی است، باید به دنبال راهی برای تحریک این احساس باشد.
شاید با یک مثال از همین کتاب بتوانم توضیح بهتری ارائه نمایم.
در ابتدای هزاره جدید، برند Pedigree رهبر بازار در تولید غذای سگ بود، هرچند که بعد از مدت کوتاهی سهم بازار خود را در مقابل برندهای رقیب در تمام سطوح قیمتی محصولات، از دست داد.
در این زمان، تمرکز اصلی برند بر تولید و ارائه پیام‌هایی در خصوص ویژگی و خصوصیات محصولات به مخاطب بود. در سال 2005 ، آژانس تبلیغاتی TBWA به این شرکت پیشنهاد می‌دهد که به‌جای تمرکز بر ویژگی‌های عملکردی محصول به تولید پیام‌هایی تحت عنوان(عشق به سگ‌ها) بپردازد، یعنی به‌جای اثر بر مغز مشتری بر قلب وی اثرگذارند.
امروز، این برند با ارائه مشاوره در مورد نگهداری و تغذیه سگ و تاسیس یک خیریه برای پیدا نمودن سرپرست برای سگ، به دنبال بیان حس عشق است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۴۹
مدرس فروش مدرس بازاریابی

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


در این مقاله قصد داریم به بررسی بازاریابی چند سطحی یا همان بازاریابی شبکه ای بپردازیم. قبلا در مقاله ای به نام بازاریابی چند سطحی چیست به صورت مختصر به بررسی این مفهوم پرداختیم. بازاریابی چند سطحی که در انگلیسی به آن MLM مخفف Multi Level Marketing یا NM مخفف Network Marketing به معنی بازاریابی (تجارت) شبکه‌ای می‌گویند. بازاریابی چندسطحی تقریباً قدمتی ۵۰ ساله دارد و به معنی خرید مستقیم محصولات از یک شرکت یا کمپانی بدون وجود واسطه‌های تجاری‌ است درحالی که تبلیغات و معرفی محصولات، توسط خود مشتریان انجام می‌شود و ممکن است که بابت آن پورسانت بگیرند. در واقع در این روش چند لایه متعدد از افراد، بازاریابی یک محصول را برای رساندن آن به مصرف کننده بر عهده دارند. بازاریابی شبکه‌ای، کار بسیار سختی است و اصلاً نباید آن را به عنوان یک مدل کسب و کار که با آن می شود یک شبه میلیاردر شد برخورد کرد.


مثالی از تجارت شبکه‌ای: شرکتی گوشی موبایل می‌سازد اما هرگز برای محصولاتش تبلیغ نمی‌کند در عوض خود مشتریان، ضمن معرفی محصولات کمپانی و ترغیب دیگران به خرید آن محصولات، برای کمپانی بازاریابی می‌کنند و کمپانی ممکن است که به ایشان پورسانت بدهد. پورسانت می‌تواند بابت معرفی مستقیم و حتی غیر مستقیم دریافت شود. 


 


بازاریابی چند سطحی روشی برای فروش است که در آن شرکت ها محصولات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش می‌رسانند


 


بازاریابی چند سطحی یا MLM یکی از پنج روشی است که شرکت ها برای فروش و توزیع محصول یا خدماتشان به مشتریان استفاده می کنند. تمامی شرکتها ( چه شرکت های MLM و چه شرکت های سنتی ) در یک خصوصیت با یکدیگر مشترک هستند. آنها محصول یا خدماتی را ارائه می دهند که باعث بهبود زندگی مصرف کننده می شود و مادامی که یک شرکت دارای یک چنین محصول یا خدمتی باشد نیازمند این هستند که آنرا بطور گسترده معرفی کنند. آنها این عمل را بوسیله توزیع آن انجام می دهند. توزیع یک محصول عبارت است از یافتن و رساندن محصول بدست مشتریان. بطور کلی پنج روش عمده برای توزیع یک محصول یا خدمات وجود دارد:


 


1- فروشگاه در معرض دید 2- پست مستقیم 3- بازاریابی تلفنی 4- اینترنت 5- بازاریابی شبکه ای


 


هر یک از پنج روش فوق می تواند از تکنیکهای روش دیگر برای یافتن مشتریان استفاده کند. بدین معنی که روش خرده فروشی فقط محدود به مراجعان حضوری نیست.خرده فروشی همچنین می تواند در رادیو،‌ تلویزیون،‌ روزنامه ها،‌ مجلات و نامه رسانان ( کارت پستال،‌ تراکت و غیره) نگاه ها را به سوی مغازه جلب نماید.این می تواند منجربه افزایش مراجعه حضوری افراد به مغازه شما بشود.


 


بطور مشابه یک توزیع کننده در یک شرکت بازاریابی شبکه ای می تواند از چند یا همه چهار روش ذکر شده در بالا مشتری پیدا کند، درست به همان اندازه که از طریق دوستان و آشنایان مشتری جذب مینماید. البته مالک یک خرده فروشی می تواند به دوستان و آشنایانش در مورد مغازه اش توضیح دهد.


 


تفاوت بازاریابی شبکه‌ای (NM) با بازاریابی چند سطحی (MLM) در چیست؟


تقریبا هر دو از یک اصل تبعیت می‌کنند. یعنی خرید مستقیم محصولات از یک شرکت بدون دخالت واسطه‌ها و معرفی محصولات شرکت به دیگران توسط مشتریان خود شرکت(کمپانی). اما تفاوت در یک نکته است. شرکتی که محصولاتش را از شیوهٔ بازاریابی شبکه‌ای (Network Marketing) می‌فروشد، در حقیقت از طریق گروهی از مشتریانش است که محصولات را پسندیده‌اند و مایلند که نزدیکانشان نیز از مزایای آن محصولات برخوردار شوند و موضوع پورسانت(کمیسیون) اهمیت چندانی ندارد. یعنی شرکت ممکن است که به مشتریانی که بازاریابی می‌کنند، پورسانت پرداخت کند و ممکن هم هست که شرکتی اصلا پورسانتی برای کسی در نظر نگیرد. مثلا شما به سینما می‌روید. از فیلمی خوش‌تان می‌آید. تماشای آن را به دوستان‌تان توصیه می‌کنید. دوستان‌تان هم پس از تماشا آن را به دیگران توصیه می‌کنند. در حقیقت شما تیمی درست کرده‌اید که به نفع تهیه کنندهٔ آن فیلم، بازاریابی شبکه‌ای انجام می‌دهد و شاید هیچ پورسانتی هم از این بابت دریافت نکنید. اما در بازاریابی چند سطحی (Multi Level Marketing) پورسانت حرف اول را می‌زند. یعنی مشتریان به عنوان یک تجارت و به نیت دریافت پورسانت، برای کمپانی بازاریابی می‌کنند. این تجارت، دو نوع سالم و ناسالم (بازاریابی هرمی) دارد که در انتها به ان اشاره خواهیم کرد.


 


شیوه فعالیت شرکت های سنتی


در شرکت فاقد سیستم بازاریابی شبکه ای، مدیر و نمایندگان فروش بوسیله شرکت استخدام می شوند. این نوع شرکت برای استخدام نمایندگان فروش به دلیل کمبود منابع مالی که شرکت باید بعنوان حقوق پرداخت کند و همچنین تعداد افرادی که مدیر فروش قادر به بکارگیری و پوشش دادن آنهاست دارای محدودیت می باشد. زمانی که مدیر فروش بدلیل افزایش حجم کارها قادر به اداره امور نباشد، شرکت مجبور به استخدام مدیر دیگری در کنار مدیر قبلی و یا ارتقاء یکی از نمایندگان فروش به مدیر می شود. این حالت بازاریابی “چند عرضی ” گفته می شود، زیرا شرکت در مقایسه با حالت چند سطحی تنها بطور افقی توسعه پیدا می کند در حالی که در بازاریابی شبکه ای سازمان بصورت عمودی رشد می کند.


 


شیوه فعالیت شرکت بازاریابی شبکه ای


یک شرکت MLM ابتدا با ثبت نام فردی که قادر به جذب مشتریان و نمایندگان فروش باشد کار را آغاز می کند. اما به هر یک از نمایندگان حق این انتخاب را دارند تا خود را به یک مدیر تبدیل کنند، شخصی که خود توانایی جذب نماینده فروش را دارا باشد. یک شرکت MLM کمیسیون پرداخت می نماید و نه حقوق ثابت، بنابراین در این روش شرکت محدودیتی برای جذب مدیر و نماینده فروش ندارد. این حالت بدلیل گسترش سریع شمار نمایندگان فروش آموزش دیده برای شرکت بسیار سودمند است. این مورد همچنین برای نمایندگان فروش سودمند است به این دلیل که درآمدشان محدود به میزان فروش خودشان نیست بلکه آنها همچنین از حجم فروش سایر نمایندگان درصد فروش دریافت کنند.


 


بزرگترین چالش برای شرکت های MLM خروجی بیش از اندازه کمیسیون ها می باشد که در صورت عدم کنترل منجر به ورشکستگی شرکت می شود و در مقابل اگر شرکت به اندازه کافی پورسانت دهی نداشته باشد افراد برای فروش، جذب نمایندگان و توسعه راهبران واقعی انگیزه کافی ندارند. شیوه شرکت ها موفق به گونه ای می باشد که دستیابی به رده ها به آسانی صورت نگیرد....اما برای آنهایی که با معیارهای اجرایی خاصی دست به فعالیت می زنند، قابل دستیابی باشد.


 


در مقابل اگر طرح بازپرداخت ساده و برای هر شخصی قابل دسترس باشد به خاطر توزیع کمیسیون ها بین همه و برای هرکس به مقدار کم، افزایش درآمد در افرادی که از پتانسیل و قدرت اجرایی بالایی برخوردار هستند به طور ملموس اتفاق نمی افتد و در حقیقت تمایز بین افراد مشخص نمی شود. این چنین شرکت هایی با اینگونه طرح ها به علت عدم جذب راهبران و پاداش دهی کافی به آنها رشد چندانی نخواهد داشت.


 


بنابراین بهتر است که دستیابی به رده ها در طرح بازپرداخت به راحتی صورت نگیرد و هر شخصی با هر میزان فعالیت به درآمد های بالا دست پیدا نکند.


 


همه طرح های بازپرداخت بر اساس فلسفه "سهم" و "معیار" طراحی می شوند. منظور از سهم در اینجا میزان تولید و بازدهی و منظور از معیار حد مقرر برای دستیابی به سطوح است.


 


بنابراین همه طرح های بازپرداخت به صورت زیر کار می کنند:


اگر هیچ کاری انجام ندهید – شما هیچ چیزی دریافت نمی کنید


اگر مقدار کمی کار کنید – مقدار کمی درآمد می گیرید


اگر کمی بیشتر کار کنید – شما مقدار بیشتری می گیرید


اگر شما به خوبی کار کنید – شما درآمد خوبی خواهید داشت


 


هر شخصی که به یک شرکت MLM می پیوندد مشخص می کند که به چه سطحی می خواهد برسد و این دستیابی بر اساس تصمیمات ذهنی نمی باشد بلکه بر اساس نتایج و عملکرد می باشد.


 


تفاوت بازاریابی شبکه‌ای با شرکت‌های هرمی


شرکت هرمی شرکتی‌ است که به اعضایش پورسانت (حق کمیسیون) می‌دهد تا افراد جدید را وارد مجموعه کنند. شرکت‌های هرمی محصولی را نمی‌فروشند و پول‌های مشتریان را در یک جا جمع می‌کنند و با آن کاری انجام نمی‌دهند. در این روش چون در ازای جذب افراد پول پرداخت می شود در نهایت بطور اجتناب‌ناپذیر فرو خواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، بجز عده‌ای که در بالای هرم هستند همه دست خالی می‌مانند.


 


بازاریابی شبکه ای در واقع هدف همه شرکت هاست(هم شرکت های دارای بازاریابی شبکه ای و هم شرکتهای فاقد آن). اگر شما شنیدید که یک شرکت با سابقه اعلام کرد "در صورت معرفی یکی از دوستانتان به ما، در خرید بعدی از تخفیف برخوردار شوید" این همان بازاریابی چند سطحی است. انجمن های سلامتی ،‌آژانس املاک، شرکتهای ارتباط تلفنی و صنایع بسیار دیگری از این روش استفاده می کنند. مشاغل تخصصی ( پزشکان، دندانپزشکان، حسابداران ) مرگ و زندگیشان به مشتریانی بستگی دارد که آنها را به دیگران معرفی می کنند. تمام این مشاغل بسادگی تلاش می کنند تا مشتریان فعلی آن ها تبلیغات و بازاریابی محصولات و خدمات آنها را برای مشتریان بالقوه انجام دهند.


 


در مجموع بازاریابی چند سطحی یا نتورک مارکتینگ (بازاریابی شبکه ای) را با بازاریابی هرمی اشتباه نگیرید و از آن به عنوان یک روش برای بازاریابی محصولات و خدماتتون استفاده کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۴۰
مدرس فروش مدرس بازاریابی

اندازه نوع خط  کاهش اندازه نوع خط   افزایش اندازه نوع خط  چاپ ایمیل

رای دادن به این مورد1 2 3 4 5 (2 رای)

 بازاریابی شبکه‌ای در مقابل بازاریابی وابسته

بازاریابی شبکه‌ای در مقابل بازاریابی وابسته

محمد بدلی

بازاریابی شبکه‌ای با بازاریابی وابسته تفاوت دارد.


بازاریابی وابسته یا اصطلاحاً Affiliate Marketing در حقیقت بیشتر از آنکه بخواهد به عنوان یک مدل کسب و کار (Business Model) مطرح باشد، یک سیستم تبلیغاتی است، سیستمی که بواسطه آن یک سایت مثلاً «سایت الف» طبق قراردادی یا توافقنامه‌ای می‌پذیرد که دکمه Button آگهی یا لینک تبلیغی سایت دیگری را که مثلاً در اینجا آن را «سایت ب» می‌نامیم را بر روی سایت خود قرار دهد. «سایت الف» بابت هر فروشی که «سایت ب» از طریق آگهی قرار گرفته روی «سایت الف» انجام دهد، درصدی از فروش را به عنوان کمیسیون دریافت می کند. حسابها از طریق برنامه‌های نرم‌افزاری محاسبه می‌شود و بعد از رسیدن به یک مبلغ مشخص یا یک زمان مشخص، به حساب دریافت کننده منظور می‌شود و یا اینکه به صورت چک ارسال می‌شود. مواقع یا مواردی هم وجود دارد که سایتها صرفاً برای بالا بردن تعداد بازدید کننده خود و یا کلاً تبلیغات (جا انداختن علامت تجاری) و نه فقط دریافت کمیسیون از بازاریابی وابسته استفاده می‌کنند.

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


بازاریابی وابسته در واقع نوعی ارتباط کار و تجاری با یک تولیدکننده یا فروشنده و تاجر است به نحوی که تاجر به شما این اجازه را می‌دهد که با قرار دادن تبلیغ یا لینک سایت اینترنتی او (که فروش از آنجا انجام می‌شود) بر روی سایت خودتان، با هر فروشی که از طریق شما انجام می‌شود، کمیسیونی به شما تعلق بگیرد.


بازاریابی شبکه‌ای چیست؟ آینده بازاریابی شبکه‌ای به چه شکل خواهد بود؟ روانشناسی و جامعه‌شناسی بازاریابی شبکه‌ای چیست؟


آمار و ارقام دقیقی در اختیار نداریم و البته در ایران این چندان هم موضوع تازه ای نیست و تقریباً همه ما به آن عادت کرده‌ایم اما گفته می‌شود که گویا در ایران در حال حاضر، نزدیک به ۱۳۰ هزار نفر (و به روایتی دیگر تا ۳۵۰ هزار نفر) تنها روی بازاریابی شبکه‌ای گلدکوئست کار می‌کنند، اما با توجه به اتفاقاتی که اخیراً برای فعالیت این شرکت در ایران رخ داده است، فعالیت‌ها تا زمانی که گلدکوئست مراحل قانونی‌اش را پشت سر بگذارد و دفترش را به صورت قانونی در ایران راه‌اندازی کند به نوعی کند یا متوقف شده است. این حقیقتاً جالب است که اکثر افرادی که در زمینه بازاریابی شبکه‌ای کار می‌کنند، فکر می‌کنند که بازاریابی شبکه‌ای یعنی گلدکوئست و گلدکوئست یعنی بازاریابی شبکه‌ای، علت این موضوع، سابقه‌ی دیرینه دارد در فرهنگ شنیداری و اکثراً بدون مطالعه و تحقیق ما ایرانی‌هاست. حتماً شما هم این را شنیده‌اید که در زمانهایی نه چندان دور، اکثر کالاهایی که توسط تجار برای اولین بار به کشور وارد می‌شدند و مورد استفاده عموم قرار می‌گرفتند، به نوعی نام تجاری خود را تا آن حد بین مردم جا می‌انداختند که گویی تنها نوع کالای تولید شده، فقط همان «مارک» تجاری بوده است و بس. یک زمانی اگر مردم می‌خواستند بگویند آبگرم‌کن یا بخاری جدیدی خریده‌اند، می‌گفتند یک «دئوترم» جدید گرفته‌اند، برای «دستمال کاغذی»، می‌گفتند «کلینکس»، مایع نرم‌کننده لباس را می‌گفتند و برخی هنوز هم می‌گویند «سوسافت»، یا وقتی می‌خواهند به مته و درل (دستگاهی برای سوراخ کردن دیوار یا سقف) اشاره کننده، می‌گویند «بلک‌انددکر» حال آنکه، اینها نام‌های تجاری هستند و ده ها مارک تجاری دیگر نیز دارند همان نوع کالا را عرضه می‌کنند.


حالا حکایت «بازاریابی شبکه‌ای» است. مدلی برای بیزنس یا کسب و کار، برای داشتن نوعی درآمد که به آن Residual Income گفته می‌شود و با توجه به دایره نفوذ افراد و تکیه بر یک تساعد هندسی گسترش می‌یابد. تاکید ما برای ایجاد آگاهی در میان مردم این قسمت قضیه است که: «برای هر نوع کالای مصرفی یا خدمات، می‌توان از مدل بیزنس «بازاریابی شبکه‌ای» استفاده کرد.» اینترنت و دیگر استراتژی‌های بازاریابی اینترنتی به عنوان ابزار یا خدماتی قوی می‌توانند به کمک «بازاریابی شبکه‌ای» آمده، گسترش و نفوذ آن را سرعت دهند.


اما اینکه آینده بازاریابی شبکه‌ای چه خواهد بود؟ من و بسیاری از کارشناسان دیگر که در زمینه فرهنگ‌سازی و آموزش کار می‌کنیم معتقدیم که این مدل کسب و کار در آینده‌ای نه چندان دور متحول خواهد شد و در عین حال مسلماً توسعه، نفوذ و گسترش بیشتری خواهد داشت. در امریکا و کشورهای اروپایی، مردمان بسیاری به این نوع مدل کسب و کار روی آورده‌اند و خانواده‌های بسیاری (حتی تمام اعضای خانواده) با سیستم توصیه، کالا یا خدمات شرکتهای مختلف را به اعضای تیم‌های زیر مجموعه خود معرفی و توصیه می‌کنند و با این کار موجب بالا رفتن میزان فروش آن شرکتها و در نتیجه کسب درآمدی همیشگی و مداوم برای خود شده‌اند.


آنچه مسلم است این است که همه تقریباً می‌دانیم «بازاریابی شبکه‌ای» کار ساده‌ای نیست. یک شبه نباید و نمی توان انتظار مولتی میلیاردر شدن داشت. این کار در نوع خود بسیار هم سخت است. ۹۵ درصد از افرادی که زیر مجموعه شما می‌شوند، دیگر هیچ فعالیتی (توصیه‌ای) نمی‌کنند و فعالیت بازاریابی شما در همان نقاط شاید برای همیشه متوقف ‌شود. یکی از دلایل می‌تواند این باشد که افراد زیر مجموعه شما، به نوعی، آرام آرام، اعتمادشان را به شما از دست می‌دهند. دلیل دیگر می‌تواند این باشد که شما آنان را به درستی هدایت و رهبری نکرده‌اید و آموزش های لازم به آنان نداده‌اید. من در کارگاه های آموزشی به این موارد بیشتر می‌پردازم و نکات مهمی را یادآور می‌شوم که افراد بتوانند گوشه و زوایای «بازاریابی شبکه‌ای» را بهتر و بیشتر بشناسند. در این مدل کسب و کار، شما با «انسانها» طرف هستید و نه «عامل» یا «ابزار» و این خیلی مهم است، که بدانیم در بازاریابی شبکه‌ای ایجاد و حفظ «ارتباط» از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در زیر مجموعه شما، زنجیره‌ای از «انسانها» قرار دارد. مثال زنجیر خیلی جالب است، شما می‌توانید «یک زنجیر» را به طرف خود بکشید، اما نمی‌توانید، همان زنجیر را (که مثلاً روی زمین افتاده است) رو به جلو هل دهید. نقش شما به عنوان فردی که هدایت افراد زیرمجموعه (Downline) خودتان را بر عهده دارد، یک نقش «هدایت کننده» یا «نقش رهبری» است. رهبر در جلو قرار می‌گیرد و با ایجاد اعتماد و جو اطمینان، زنجیره‌های زیر مجموعه را به دنبال خود می‌کشد و این درست نیست که فرد رهبر پست سر زیر مجموعه‌های خود قرار بگیرد و آنان را رو به جلو هل دهد. چنانچه چنین چیزی اتفاق بیافتد، افراد زیر مجموعه‌ی شما دلسرد می‌شوند و فعالیت خود را کاهش می‌دهند و این موجب می‌شود که «بازاریابی شبکه‌ای» شما در همان نقطه متوقف شود.


همه فعالیت‌ها، در گرداب گسترده گیتی، به همین صورت است. چه بر روی اینترنت و چه خارج از آن، شما باید جلب توجه و جلب اعتماد کنید، خودتان رو به جلو با دیدی باز و مثبت حرکت کنید و این روحیه را در زیر مجموعه‌های خود تقویت کنید.


سایتهای اینترنتی برای اینکه از برنامه‌های وابسته‌ی خود بتوانند به عنوان یک مدل کسب و کار یا درآمدزا بهره‌مند شوند باید از عملکرد این سیستم، از کیفیت کالا و خدمات، از سرعت عمل در تحویل کالا و خدمات توسط فروشنده اصلی کاملاً مطمئن باشند و بعد اقدام به عضویت و به اصطلاح وابسته شدن به آن فروشنده مورد نظر با قرار دادن لینکی که او به شما می دهد کد مشخصی که نشان می‌دهد خریدار از طریق شما و سایت شما با فروشنده آشنا شده است نمایند.


همانطور که می‌بینید، این نوع بازاریابی با بازاریابی شبکه‌ای یا MLM متفاوت است. یک نوع کسب درآمد ساده برای شروع فعالیتهای بازاریابی اینترنتی است که اگر شما در سایتتان از تعداد بازدید کننده خوبی برخوردار باشید، می‌تواند درآمد خوبی برایتان بسازد. گفته می‌شود که بزرگترین حجم از این نوع بازاریابی اولین بار توسط کمپانی و سایت آمازون فروش کتاب و سی دی و فیلم به مردم معرفی شده است و هم اکنون نیز آمازون یکی از معتبرترین برنامه‌ها را در این زمینه دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۹
مدرس فروش مدرس بازاریابی

چرا به گوگل پلاس نیازمندیم؟ lnvs fhchvdhfd hsjhn fhchvdhfd sokvhk fhchvdhfd

چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۳۶ ب.ظ


چرا به گوگل پلاس نیازمندیم؟

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


در این مقاله به بررسی دلایل اهمیت گوگل پلاس و دلایلی که همه ی ما باید به طرف گوگل پلاس برویم می پردازیم. وقتی گوگل شبکه اجتماعی خود را تحت عنوان گوگل پلاس معرفی کرد، نظر خیلی از صاحب نظران در علم سئو را به سوی خود جلب کرد. این شبکه می تواند هم برای شرکت ها و هم برای افراد سودمند باشد. همچنین افزونه هایی نیز در همین راستا منتشر شد که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت.


گوگل از زمانی که گوگل پلاس را ایجاد کرده است در حال تغییرات کلی در سیستم و الگوریتم های خود بوده است. در ابتدای ایجاد گوگل پلاس کسی فکر نمی کرد که این شبکه ی اجتماعی به این اندازه اهمیت پیدا کند و همه فکر میکردند گوگل پلاس فقط برای ایجاد یک رقابت بین گوگل و بینگ میباشد زیرا بخش جستجوی فیس بوک در اختیار بینگ بود و گوگل این شبکه ی اجتماعی را ایجاد کرده است تا با بینگ و فیس بوک رقابت کند.اما با گذر زمان این وضع بسیار تغییر کرده و گوگل پلاس از یک شبکه ی اجتماعی بیشتر شده و تبدیل شد به یکی از الگوریتم های گوگل.


سوال مهمی که ممکن است در ذهن شما ایجاد شود این است که آیا این شبکه بر روی سئو وب سایت نیز تاثیری دارد؟ بله، گوگل بدون هدف هیچ وقت دست به کاری نمیزند، گوگل یکی از نیاز هایش نمایش نتایج خوب و مرتبط است و می دانید که گوگل پلاس مطمئنا با موتور جست و جوی این شرکت در ارتباط است و حتما به سئو شما کمک می کند.


 


گوگل پلاس کمک می کند تا زودتر در نتایج جستجو  به صفحه اول برسید


 


فعالیت در گوگل پلاس از فیس بوک و توییتر مهم تر است، زیرا اگر تعداد زیادی از افراد شما را به حلقه های خود اضافه کرده باشند، نتایج ایشان، شخصی خواهد شد و در مطالب مرتبط با آن چیزی که منتشر کردید شانس بالاتری برای دریافت بازدید کننده دارید.


 اهمیت گوگل پلاس در موفقیت سئو وب سایت و تاثیر امتیاز کاربران به سایت


برخی از دلایل اهمیت استفاده از گوگل پلاس عبارتند از:


۱. شما می توانید به پروفایل خود در پلاس، لینک اضافه کنید و همچنین، به صورت استاتوس لینک قرار دهید، فعالیت شما مسلما تاثیر دارد.


۲. لینک های که توسط کاربران ساخته می شوند، مطمئنا توسط گوگل شناسایی می شوند و بر روی هویت وب سایت شما و رتبه مطالب تاثیر بسزایی خواهند داشت.


۳. گوگل پلاس، کاربرد ساده تری نسبت به دیگر شبکه های اجتماعی دارد و افراد می توانند به راحتی در آن عضو شوند و شروع به فعالیت کنند. خوبی این شبکه این است که بدون فیلـتر شکن به آن با ssl دسترسی داریم.


۴. پلاس می تواند به شما حق نویسندگی بدهد و در نتایج گوگل، تصویر شما را در کنار نوشته تان، نمایش دهد.


گوگل در تغییرات خود سیستمی ایجاد کرد به نام Search Plus Your World که یک سیستم شخصی سازی نتایج بود که در آن نتایج براساس علایق شما در شبکه اجتماعی گوگل پلاس به شما نمایش داده می شوند.


قابلیت Google +1 این روزها بسیار میان صاحبان سایت و کاربران محبوبیت پیدا کرده و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. ماژول هایی نیز در همین زمینه برای استفاده در وب سایت و دادن امتیاز به سایت و محتوای آن طراحی شده است.


یکی از این ماژول ها، ماژول امتیاز دهی کاربران گوگل به وب سایت شماست. برای این که کاربران بتوانند به وب سایت شما امتیاز دهند ابتدا شما باید این ماژول را بر روی وب سایت خود نصب کرده و در محلی دلخواه از سایت نمایش دهید. همچنین کاربرانی که از وب سایت شما بازدید می کنند باید یک اکانت جیمیل داشته باشند و در اکانت خود لاگین کرده باشند. سپس می توانند با کلیک بر روی این ماژول به وب سایت شما امتیاز بدهند.


با توجه به این که این افزونه مخصوص خود گوگل طراحی شده است، پس هر امتیاز مساوی است با یک رای مثب به وب سایت شما. هر رای را یک پلاس نیز می نامند.


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۶
مدرس فروش مدرس بازاریابی

  

در این مقاله قصد داریم به بررسی بازاریابی چند سطحی یا همان بازاریابی شبکه ای بپردازیم. قبلا در مقاله ای به نام بازاریابی چند سطحی چیست به صورت مختصر به بررسی این مفهوم پرداختیم. بازاریابی چند سطحی که در انگلیسی به آن MLM مخفف Multi Level Marketing یا NM مخفف Network Marketing به معنی بازاریابی (تجارت) شبکه‌ای می‌گویند. بازاریابی چندسطحی تقریباً قدمتی ۵۰ ساله دارد و به معنی خرید مستقیم محصولات از یک شرکت یا کمپانی بدون وجود واسطه‌های تجاری‌ است درحالی که تبلیغات و معرفی محصولات، توسط خود مشتریان انجام می‌شود و ممکن است که بابت آن پورسانت بگیرند. در واقع در این روش چند لایه متعدد از افراد، بازاریابی یک محصول را برای رساندن آن به مصرف کننده بر عهده دارند. بازاریابی شبکه‌ای، کار بسیار سختی است و اصلاً نباید آن را به عنوان یک مدل کسب و کار که با آن می شود یک شبه میلیاردر شد برخورد کرد.

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


مثالی از تجارت شبکه‌ای: شرکتی گوشی موبایل می‌سازد اما هرگز برای محصولاتش تبلیغ نمی‌کند در عوض خود مشتریان، ضمن معرفی محصولات کمپانی و ترغیب دیگران به خرید آن محصولات، برای کمپانی بازاریابی می‌کنند و کمپانی ممکن است که به ایشان پورسانت بدهد. پورسانت می‌تواند بابت معرفی مستقیم و حتی غیر مستقیم دریافت شود. 


 


بازاریابی چند سطحی روشی برای فروش است که در آن شرکت ها محصولات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش می‌رسانند


 


بازاریابی چند سطحی یا MLM یکی از پنج روشی است که شرکت ها برای فروش و توزیع محصول یا خدماتشان به مشتریان استفاده می کنند. تمامی شرکتها ( چه شرکت های MLM و چه شرکت های سنتی ) در یک خصوصیت با یکدیگر مشترک هستند. آنها محصول یا خدماتی را ارائه می دهند که باعث بهبود زندگی مصرف کننده می شود و مادامی که یک شرکت دارای یک چنین محصول یا خدمتی باشد نیازمند این هستند که آنرا بطور گسترده معرفی کنند. آنها این عمل را بوسیله توزیع آن انجام می دهند. توزیع یک محصول عبارت است از یافتن و رساندن محصول بدست مشتریان. بطور کلی پنج روش عمده برای توزیع یک محصول یا خدمات وجود دارد:


 


1- فروشگاه در معرض دید 2- پست مستقیم 3- بازاریابی تلفنی 4- اینترنت 5- بازاریابی شبکه ای


 


هر یک از پنج روش فوق می تواند از تکنیکهای روش دیگر برای یافتن مشتریان استفاده کند. بدین معنی که روش خرده فروشی فقط محدود به مراجعان حضوری نیست.خرده فروشی همچنین می تواند در رادیو،‌ تلویزیون،‌ روزنامه ها،‌ مجلات و نامه رسانان ( کارت پستال،‌ تراکت و غیره) نگاه ها را به سوی مغازه جلب نماید.این می تواند منجربه افزایش مراجعه حضوری افراد به مغازه شما بشود.


 


بطور مشابه یک توزیع کننده در یک شرکت بازاریابی شبکه ای می تواند از چند یا همه چهار روش ذکر شده در بالا مشتری پیدا کند، درست به همان اندازه که از طریق دوستان و آشنایان مشتری جذب مینماید. البته مالک یک خرده فروشی می تواند به دوستان و آشنایانش در مورد مغازه اش توضیح دهد.


 


تفاوت بازاریابی شبکه‌ای (NM) با بازاریابی چند سطحی (MLM) در چیست؟


تقریبا هر دو از یک اصل تبعیت می‌کنند. یعنی خرید مستقیم محصولات از یک شرکت بدون دخالت واسطه‌ها و معرفی محصولات شرکت به دیگران توسط مشتریان خود شرکت(کمپانی). اما تفاوت در یک نکته است. شرکتی که محصولاتش را از شیوهٔ بازاریابی شبکه‌ای (Network Marketing) می‌فروشد، در حقیقت از طریق گروهی از مشتریانش است که محصولات را پسندیده‌اند و مایلند که نزدیکانشان نیز از مزایای آن محصولات برخوردار شوند و موضوع پورسانت(کمیسیون) اهمیت چندانی ندارد. یعنی شرکت ممکن است که به مشتریانی که بازاریابی می‌کنند، پورسانت پرداخت کند و ممکن هم هست که شرکتی اصلا پورسانتی برای کسی در نظر نگیرد. مثلا شما به سینما می‌روید. از فیلمی خوش‌تان می‌آید. تماشای آن را به دوستان‌تان توصیه می‌کنید. دوستان‌تان هم پس از تماشا آن را به دیگران توصیه می‌کنند. در حقیقت شما تیمی درست کرده‌اید که به نفع تهیه کنندهٔ آن فیلم، بازاریابی شبکه‌ای انجام می‌دهد و شاید هیچ پورسانتی هم از این بابت دریافت نکنید. اما در بازاریابی چند سطحی (Multi Level Marketing) پورسانت حرف اول را می‌زند. یعنی مشتریان به عنوان یک تجارت و به نیت دریافت پورسانت، برای کمپانی بازاریابی می‌کنند. این تجارت، دو نوع سالم و ناسالم (بازاریابی هرمی) دارد که در انتها به ان اشاره خواهیم کرد.


 


شیوه فعالیت شرکت های سنتی


در شرکت فاقد سیستم بازاریابی شبکه ای، مدیر و نمایندگان فروش بوسیله شرکت استخدام می شوند. این نوع شرکت برای استخدام نمایندگان فروش به دلیل کمبود منابع مالی که شرکت باید بعنوان حقوق پرداخت کند و همچنین تعداد افرادی که مدیر فروش قادر به بکارگیری و پوشش دادن آنهاست دارای محدودیت می باشد. زمانی که مدیر فروش بدلیل افزایش حجم کارها قادر به اداره امور نباشد، شرکت مجبور به استخدام مدیر دیگری در کنار مدیر قبلی و یا ارتقاء یکی از نمایندگان فروش به مدیر می شود. این حالت بازاریابی “چند عرضی ” گفته می شود، زیرا شرکت در مقایسه با حالت چند سطحی تنها بطور افقی توسعه پیدا می کند در حالی که در بازاریابی شبکه ای سازمان بصورت عمودی رشد می کند.


 


شیوه فعالیت شرکت بازاریابی شبکه ای


یک شرکت MLM ابتدا با ثبت نام فردی که قادر به جذب مشتریان و نمایندگان فروش باشد کار را آغاز می کند. اما به هر یک از نمایندگان حق این انتخاب را دارند تا خود را به یک مدیر تبدیل کنند، شخصی که خود توانایی جذب نماینده فروش را دارا باشد. یک شرکت MLM کمیسیون پرداخت می نماید و نه حقوق ثابت، بنابراین در این روش شرکت محدودیتی برای جذب مدیر و نماینده فروش ندارد. این حالت بدلیل گسترش سریع شمار نمایندگان فروش آموزش دیده برای شرکت بسیار سودمند است. این مورد همچنین برای نمایندگان فروش سودمند است به این دلیل که درآمدشان محدود به میزان فروش خودشان نیست بلکه آنها همچنین از حجم فروش سایر نمایندگان درصد فروش دریافت کنند.


 


بزرگترین چالش برای شرکت های MLM خروجی بیش از اندازه کمیسیون ها می باشد که در صورت عدم کنترل منجر به ورشکستگی شرکت می شود و در مقابل اگر شرکت به اندازه کافی پورسانت دهی نداشته باشد افراد برای فروش، جذب نمایندگان و توسعه راهبران واقعی انگیزه کافی ندارند. شیوه شرکت ها موفق به گونه ای می باشد که دستیابی به رده ها به آسانی صورت نگیرد....اما برای آنهایی که با معیارهای اجرایی خاصی دست به فعالیت می زنند، قابل دستیابی باشد.


 


در مقابل اگر طرح بازپرداخت ساده و برای هر شخصی قابل دسترس باشد به خاطر توزیع کمیسیون ها بین همه و برای هرکس به مقدار کم، افزایش درآمد در افرادی که از پتانسیل و قدرت اجرایی بالایی برخوردار هستند به طور ملموس اتفاق نمی افتد و در حقیقت تمایز بین افراد مشخص نمی شود. این چنین شرکت هایی با اینگونه طرح ها به علت عدم جذب راهبران و پاداش دهی کافی به آنها رشد چندانی نخواهد داشت.


 


بنابراین بهتر است که دستیابی به رده ها در طرح بازپرداخت به راحتی صورت نگیرد و هر شخصی با هر میزان فعالیت به درآمد های بالا دست پیدا نکند.


 


همه طرح های بازپرداخت بر اساس فلسفه "سهم" و "معیار" طراحی می شوند. منظور از سهم در اینجا میزان تولید و بازدهی و منظور از معیار حد مقرر برای دستیابی به سطوح است.


 


بنابراین همه طرح های بازپرداخت به صورت زیر کار می کنند:


اگر هیچ کاری انجام ندهید – شما هیچ چیزی دریافت نمی کنید


اگر مقدار کمی کار کنید – مقدار کمی درآمد می گیرید


اگر کمی بیشتر کار کنید – شما مقدار بیشتری می گیرید


اگر شما به خوبی کار کنید – شما درآمد خوبی خواهید داشت


 


هر شخصی که به یک شرکت MLM می پیوندد مشخص می کند که به چه سطحی می خواهد برسد و این دستیابی بر اساس تصمیمات ذهنی نمی باشد بلکه بر اساس نتایج و عملکرد می باشد.


 


تفاوت بازاریابی شبکه‌ای با شرکت‌های هرمی


شرکت هرمی شرکتی‌ است که به اعضایش پورسانت (حق کمیسیون) می‌دهد تا افراد جدید را وارد مجموعه کنند. شرکت‌های هرمی محصولی را نمی‌فروشند و پول‌های مشتریان را در یک جا جمع می‌کنند و با آن کاری انجام نمی‌دهند. در این روش چون در ازای جذب افراد پول پرداخت می شود در نهایت بطور اجتناب‌ناپذیر فرو خواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، بجز عده‌ای که در بالای هرم هستند همه دست خالی می‌مانند.


 


بازاریابی شبکه ای در واقع هدف همه شرکت هاست(هم شرکت های دارای بازاریابی شبکه ای و هم شرکتهای فاقد آن). اگر شما شنیدید که یک شرکت با سابقه اعلام کرد "در صورت معرفی یکی از دوستانتان به ما، در خرید بعدی از تخفیف برخوردار شوید" این همان بازاریابی چند سطحی است. انجمن های سلامتی ،‌آژانس املاک، شرکتهای ارتباط تلفنی و صنایع بسیار دیگری از این روش استفاده می کنند. مشاغل تخصصی ( پزشکان، دندانپزشکان، حسابداران ) مرگ و زندگیشان به مشتریانی بستگی دارد که آنها را به دیگران معرفی می کنند. تمام این مشاغل بسادگی تلاش می کنند تا مشتریان فعلی آن ها تبلیغات و بازاریابی محصولات و خدمات آنها را برای مشتریان بالقوه انجام دهند.


 


در مجموع بازاریابی چند سطحی یا نتورک مارکتینگ (بازاریابی شبکه ای) را با بازاریابی هرمی اشتباه نگیرید و از آن به عنوان یک روش برای بازاریابی محصولات و خدماتتون استفاده کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۰
مدرس فروش مدرس بازاریابی